شعار اکسپو 2015 میلان "تغذیه سیاره، انرژی برای زندگی" است. پاویون آلمان به روشنی با جهت گیری از الگوی غالب اکسپو، شعار "زمینه های ایده" را انتخاب نموده است. آلمان خود را به عنوان "چشم اندازی" پرجنب و جوش و بارور، پر از ایده ی تغذیه انسان آینده نمایش داده است. این پاویون به وضوح نشان می دهد که چگونگی برخورد محترمانه با طبیعت جهت عرضه ی مواد غذایی ما تا چه میزان مهم است؛ در حالی که باردیدکنندگان را دعوت می نماید تا خود دست به اقدام زنند.
بازدیدکنندگان می تواننند از دو مسیر مختلف "زمینه های ایده" را دریابند. کاربران می توانند در امتداد سطح آزادانه ی فوقانی پاویون که با دسترسی آسان آن ها را به استراحت و تفریح دعوت می نماید، قدم بزنند و یا به کاوش در نمایشگاه داخلی پاویون بپردازند که به موضوعاتی چون منابع تغذیه، از تولید مواد غذایی تا مصرف در جهان شهری پرداخته است.
عنصر اصلی طراحی این پاویون، سایه بان هایی با پوشش پوسته ای گسترده به شکل جوانه های گیاه می باشند. واژگان طراحی بیونیک و ساخت و ساز "ایده ی جوانه ها" از طبیعت الهام گرفته شده است. این سایه بان ها، فضاهای داخلی و خارجی را به هم متصل نموده، نمایشگاه و معماری را با هم ترکیب می نماید و در همان زمان، در تابستان گرم ایتالیا، برای بازدیدگنندگان پاویون آلمان سایه فراهم می کند.
با اضافه نمودن تکنولوژی جدید سلول های فتوولتائیک ارگانیک (OPV)،این جوانه ها به درخت های خورشیدی بدل شدند. پاویون آلمان اولین پروژه ی بزرگ بین المللی می باشد که از این محصول ابتکاری جدید استفاده نموده است. در مقایسه با یک پروژه با استفاده از مدول های خورشیدی معمولی، معماران پاویون آلمان، فرصت انجام چیزی بیشتر از تنها ترکیب فن آوری های موجود را داشته اند. آن ها در طراحی انعطاف پذیر آزاد بوده اند تا پوسته های او پی وی را با ایده های خلاقانه ی خود مطابقت دهند و آن ها را با طراحی کلی پاویون ادغام نمایند.
این طراحی با همکاری معماران ران آراد و همکاران دیوید آجای با استراتژی های هنر آی ان سی و پروژه ی هنر تاتار تولید شده است. رویارویی با چالش و مسئولیت تولید یک یادمان عمومی که یک مجموعه ی مشترک از تجربه های مربوط به هولوکاست و تجارب بازمندگانی که به شکل انتزاعی یا ساده تحریک به جنگ شده اند، را تداعی می کند. این رویدادها در فاصله ای بسیار دور از خاک کانادا که هم اکنون به خاطره ای زنده بدل شده، اتفاق افتاده است.
در ایده پردازی از محتوای مستقیماً ادبی یا نمادین اجتناب شده است. این طرح بر اساس یک آرایش از دیوارها یا ورقه های باریک با 14 متر ارتفاع و 20 متر طول و با 120 سانتی متر فاصله به شکلی که صرفاً بازدید کننده ها بتواند پشت سر هم از آن بگذرند، از یکدیگر قرار گرفته اند. گذر از این یادمان یک تجربه ی مشترک صرفاً از یک فاصله در نگاهی به گذشته است. در اینجا 23 ورقه ی بتنی بافت دار، بند بند و رنگی چیده شده اند.
22 مسیر استعاره از هر کشوری که در آن جوامع یهودیان در دوران هولوکاست نابود شده اند، را روایت می کند. تأثیر ترکیبی این قطعات یک اثر متقابل مابین ضعف و قدرت، انسجام و تکه تکه شدگی است. مسیرهای باریک به واسطه ی حرکت موج وار دره مانندی که در قسمت بالایی قاب بندی شده، چشمها را به سمت بالا می کشاند.
لویی ویتون، یکی از شناخته شده ترین برندهای تجاری در صنعت مد، لایف استایل، فرهنگ، هنر و معماری ست و تعجب آور نیست که برای فروشگاه اصلی خود در آسیای جنوب شرقی، از مفهومی نوآورانه و ساختمانی خلاقانه استفاده نموده است. این ساختمان در مجموعه چند منظوره ی " پاویون های کریستال " در ساحل شن های خلیج در سنگاپور قرار دارد که موشه سفدی طراحی و اجرا شده است. این طراحی منحصر بفرد و رادیکال، یکی از اولین نمونه ها در نوع خود است؛ همچون یک "مزون جزیره ای" .
برای رسیدن به چنین طراحی خلاقانه ای، پیتر مارینو، طراح داخلی مشهور، ارتباطی نزدیک با این برند را آغاز می کند تا به چشم اندازی از آن دست یابد. کانسپت اولیه این ساختمان بر آن بوده است که فروشگاه همچون یک گالری برای لویی ویتون عمل نماید و تجسمی از احساس زیبایی بالای مد و زیبایی شناسی دریایی باشد که این برند به آن شناخته می شود.
سایت انتخاب شده ی این پروژه، چالش های طراحی بسیاری را ایجاد نموده که اصلی ترین آن ها، کنترل نور آفتاب بیش از حد خورشید گرمسیری بوده است. پاوین کریستال، یک ساختمان شیشه ای نامتقارن با قابی فولادی ست که نماهای زاویه دار و نامنظمی دارد. در ترکیب این ساختمان با سایت، در یک درجه بالاتر از خط استوا، اسن ساختار از تمامی جهات، نور خورشید را دریافت می کند. برای حل این مشکل از استودیو طراحی مهندسی FTL کمک گرفته شده اشت.
نتیجه ی این همکاری، استفاده از مفهوم سایه خورشیدی با خطوط باند مانند پیوسته و سفیدی بوده است که سایه مورد نظر را ایجاد می نمایند، از لوازم در برابر اشعه یو وی محافظت می کنند و پس زمینه ای زیبا در طراحی فضاهای داخلی ساخته اند. این سیستم سایه انداز، تمامی دیوارها و سقف های داخلی را پوشش داده است و فضای یک قایق و دکل های یک قایق بادبانی را به ذهن متبادر می نماید. اگرچه این طراحی، کاملا دریایی نسیت؛ اما فضایی چون خلیج و لویی ویتون را با هم به اجرا درآورده است.
از رویدادهای معماری در سال 92 اتفاقات مهم زیادی در خاطرم نیست. شاید به این دلیل که رویدادهای معماری - اگر از مسابقات و جوایز ریز و درشت صرفنظر کنیم- چندان ظهور و بروزی ناگهانی ندارند؛ این است که ترجیح میدهم بهجای فهرستکردن مجموعهای از رویدادهای ریز و درشت، در مورد جریانهایی کلیتر بنویسم.
سالها معماران متهم بودند که طرحها و ایدهها و بلندپروازیهایشان را در محافل خصوصی و حرفهای طرح میکنند و بسط میدهند و در مواجهه با جامعه کارفرمایی و کاربران معماری، یعنی اجتماع، زبان الکنی در برقراری ارتباط دارند. در نتیجه در مواجهشدن معمار و سفارشدهنده، اصطکاکها حد و مرزی نداشت و در بسیاری موارد تلاشی صورت نمیگرفت تا گفتوگویی به قصد ایجاد نوعی فرهنگ تفاهمآمیز شکل بگیرد. این مشکل هنوز هم پابرجاست.
در سالهای اخیر به نظر میرسید تلاشهایی در راستای ارتقای فرهنگ و دانش عمومی نسبت به معماری در سطح جامعه صورت میگیرد. اما در این میان روندی معیوب و کاسبکارانه بر فضاهای بالقوه گفتوگوی فرهنگی حوزه معماری غلبه کرد؛ سمینارها و سخنرانیهایی با رویکرد شدیدا بیزینسمحور و در جهت ترویج ذهنیت ستار"محوری و به قول فرنگیها "استار سیستم" در معماری.
این روند، برای دانشجویان و نوآموزان تازهکار، در غیاب فهم دقیق زمینهها، در غیاب آموزشهای بالینی مستمر و مکفی و در غیاب گفتمانهای جدی و استخواندار در حوزه معماری، رمانتیسمی کاذب را شکل میدهد؛ اینجا مبالغ زیادی خرج میشود تا رویاهای تازهای خریدوفروش شود، گویی سوغاتهای تازهای از هالیوود از راه رسیده است.
این روندها، بیش از اینکه موجب تعمق و فهم دقیقتر گفتمانهای معماری باشد، بیشتر به شکاف در گفتوگو میان معماری و اجتماع دامن زده است.
دو- هویتاندیشی و آوانگاردها
به گمان من جریان رسانهای درخورتوجهی که در سال 92 وجود داشت، مجموعه گفتوگوهایی بود که حول محور مسجد مجاور تئاترشهر، اثر مهندس رضا دانشمیر- و عمدتا در فضای مجازی- اتفاق افتاد. قاعده بر این است که در کشورهای توسعهیافته، آوانگاردها مرزهای تجربههای زیباییشناختی و مرزهای نظریه را اندکی جلوتر میبرند. حتی اگر تمایلات هویتاندیشانه، آنقدر قوی باشد که نمایندگانی جدی در بین نظریهپردازان و مدیران داشته باشد، با تیغ تیز اتهام بیهویتی نباید آوانگاردها را از دور خارج کرد.
به گمان من، مساله هویتی ما بیش از آنکه مساله در تقابل با آوانگاردیسم باشد، مساله عملکردهای غیرعقلایی است. داشتن شهر باهویت و معماری باهویت، حداقل دودسته پیشنیاز ضروری دارد. ضرورتهای دسته اول، مسایلی حولوحوش حرفه معماری است؛ در غیاب مهندسی درست، در غیاب فرآیندهای فنی و مدیریتی اصلاحشده و در غیاب آموزشهای مکفی به معماران، گفتوگو درباره هویت چیزی جز بیان آرزوهای بزرگ دستنیافتنی نخواهد بود.
ضرورتهای دسته دوم، به مسایلی فرهنگی برمیگردد؛ نبود گفتوگوی فرهنگی میان معماری و اجتماع، نقصانی انکارنشدنی است. "طلب" معماری خوب از سوی کاربر، شرط ضروری تحقق معماری خوب است و برای ایجاد این طلب، چارهای جز دعوت اجتماع به تعمق و دوری از سطحینگری نسبت به معماری نخواهیم داشت. در این بین اتفاقا آثار چالشبرانگیزی مانند مسجد مجاور تئاترشهر، قدرتمندتر از هر پیام رسانهای، دعوت به این نوع تعمقهاست؛ در شرایطی که اکثر ساختوسازهای شهری ما در تب تند بیکفایتی و نادانی و البته سوداگری میسوزد. به همین مناسبت گمان میکنم جامعه ما در کنار ایجاد پیشنیازهای معماری خوب و پس از آن، معماری باهویت، باید به آوانگاردها فرصت و امکان بروز و ظهور بدهد.
آنها میتوانند خوانشهای متفاوت از سنت و هویت را به ارمغان بیاورند، چشماندازهای تازه بیافرینند و گنجینه غنی گذشته ما را، دارای خریدارانی در بازار روز کنند. تجربههایی مانند طراحی و ساخت سفارتخانهها در حدود یک دهه پیش، تجربه مسابقاتی مانند طراحی ساختمان فرهنگستانهای جمهوری اسلامی و طراحی کتابخانه ملی، واجد چنین ارزشهایی بود که مرزهای تجربه زیباییشناختی ما را از تصوری منفعلانه نسبت به سنت و هویت، تا طلب یک نگاه خلاق و فعال به این مقوله گسترش میداد؛ چنانکه مسابقه طراحی پاویون ایران در اکسپوی 2015 میلان میتوانست با حسن تدبیر، یکی دیگر از این فرصتها باشد و نشد.
متاسفانه همچنان این تصور غالب است که پیام معمارانه ما برای جهانیان، باید اثری دربرگیرنده شکلها و فرمهای آثار گذشتگان باشد و تمایلات نوستالژیک ما را راضی نگاه دارد، بیهیچ ذهنیتی از مفاهیمی از قبیل سنت و هویت فعال و خلاق؛ که این مفاهیم، نسبتی با تصورات نوستالژیک ندارند.
سه - معماری و فضای مجازی
سال 92 سال شکوفایی بیشتر گفتوگوهای معمارانه در فضای مجازی بود. اگر اشتباه نکنم، سالهای 80 و 81، اولین وبلاگهای جدی با موضوع معماری ایجاد شدند و با شدت و ضعفی که طبیعت این نوع فعالیتهاست، نوشتند و بازخورد گرفتند.
در سال 92 در شبکههای اجتماعی مجازی گفتوگوهای جدیتری شکل گرفت؛ چنانکه در شبکههای رادیویی مانند رادیو فرهنگ. سایتهای خبری جدیتری فعال و فعالتر شدند و نسبت به مسایل شهر و معماری واکنش نشان دادند. اینها رویدادهای مبارکی است.
مثل 93؛ که آرزو میکنم بر همه ما مبارک باشد.
چهار طرح پیشنهادی برگزیده در طراحی دو برج بزرگ تجاری در قلب سیدنی توسط شهرداری پاراماتا انتخاب و معرفی گشته اند. از میان 73 طرح ارسالی از سراسر جهان، پروژه های پیشنهادی شرکت فرانسیس جونز مورهن تروپ از سیدنی، جانسون پیلتون واکر، بیتس اسمارت و دفتر ایتالیایی معماران ماریو کوچینلا برگزیده شده اند.
این دو برج، عناصر محوری سایت سه هکتاری میدان پاراماتا خواهند بود و این طرح، بخشی از مراحل پنجم و ششم از یک طرح جامع می باشد که پیش از این به معماران گریمشاو سپرده شده است.
شهردار سیدنی، جان چدید، این پروژه را " طرحی پیشتازانه و راه حلی نوآورانه " توصیف می نماید و می گوید: " بدون شک، این محدوده ی خلاقانه از طراحی، که توسط شرکت های معماری برجسته ای از سراسر جهان انجام شده، به کمک ما می آید تا به نیازهای تجاری، فرهنگی، تفریحی و توریستی پاراماتا رسیدگی کنیم و پاراماتا را از راهی منحصر بفرد، برجسته نماییم."
طرح پیشنهادی فرانسیس جونز مورهن تروپ، " دو برج هندسی زیبا و متصل که پتانسیل تبدیل به نماد میدان پاراماتا را دارا می باشند"، توصیف گشته است.
هیئت داوران درباره ی طرح جانسون پیلتون واکر گفته اند که این طرح می تواند ارتباطی میان میدان پاراماتا، خیابان دارسی و ایستگاه اصلی پاراماتا ایجاد نماید و فضای باز عمومی را در دو سطح گسترش دهد.
این هیئت همچنین، پروژه ی بیتز اسمارت را " یک پودیوم فعال متفاوت در ساماندهی این میدان و بالا بردن کاربری تجاری منطقه " دانسته و تاکید نموده است " این دو برج یکدست، با درون مایه ای عمیق در پشت خود بهتر از یک ژست آیکونیک خواهند بود. "
طرح معماران ماریو کوچینلا ( عکس اول خبر ) از نظر داوران اینگونه توصیف شده است: " این طرح با تمرکز بر حفاظت محیط زیست از دو برج مخروطی تشکیل یافته و سطح آن را یک سیستم فتوولتائیک با قابلیت تهویه طبیعی، پوشش داده است. جهت تاکید بیشتر بر معماری پایدار طرح، بر روی سقف آن، توربین های بادی در نظر گرفته شده است. "
طرح پیشنهادی شرکت مهندسین مشاور موج نو، یکی از هشت طرح لیست برگزیده ی رقابت طراحی پاویون ایران در نمایشگاه اکسپو 2015 میلان می باشد که ماهیت و جوهره ی ایران را در فرم هایی ارگانیک به نمایش گذاشته است.
شعار اصلی اکسپو 2015، " تغذیه زمین ، انرژی برای حیات "، شناخت طراح از آثار و نشانه های پخت غذا در فرهنگ، ادب و هنر ایرانی را در کنار هم آورده است. کانسپت ایده ی طرح معماران موج نو، باغ ایرانی، بازتابی از چرخه حیات یک درخت ست: ارگانیسم زنده ای که از خاک تغذیه می کند، رشد می کند و شکوفه می دهد، پیش از آن که مردم را تغذیه کند، در سراسر زمین گسترده شود تا حمایتش را اثبات نماید.
به عقیده ی معماران این اثر " درخت، محیطی دلپذیر را در زیر سایه خود پیشکش می کند، تهویه طبیعی را تامین می کند و در روزهای بارانی میلان، به سرپناه بدل می گردد." " پاویون ایران بایستی تصویری جذب کننده از تمدن پرقدمت خود، هنر، ویژگی های تاریخی و حوادث فرهنگی همراه با ارتباطی نزدیک با کشاورزی، غذا و تکنولوژی باشد."
" برای یادآوری ساختار گنبدها و تکنیک های مختلف گذار از اشکال چندضلعی و هندسی به دایره در آثار تاریخی ایرانی، ما بر آن شدیم تا با استخراج و استفاده از الگویی پارامتریک از گنبد مسجد شیخ لطف الله اصفهان، به بازی درونی نور و سایه و یکپارچه سازی معماری با ساختار آن بپردازیم. "
" به عنوان پیامدی از قوس های متداوم و فضای باز در کنار جریان آب، تهویه طبیعی در سراسر پاویون بوجود می آید. در همین حال، آب باران نیز جمع آوری شده و در مخزنی نگهداری می شود تا فیلتر شده و در قسمت های پایین تر پاویون توزیع گردد تا مورد مصرف قرار گیرد. پنل های خورشیدی بر روی سقف قرار گرفته اند تا با دریافت مقدار بیشتری از نور خورشید به تامین درصد بالایی از انرژی مورد نیاز غرفه کمک نمایند."
معماران بیگ برنده رقابت طراحی یک مرکز فرهنگی در آلبانی گشته اند. تیرانا، پایتخت این کشور، تحت تحولی عظیم در شهرسازی ست که شامل بازسازی و نوسازی ساختمان های موجود، ساخت چندین بنای خصوصی و عمومی شهری و مفهوم سازی مجدد میدان سندربرگ است. این میدان مهم، سایت مجتمع فرهنگی جدید شهر است که از یک مسجد، یک مرکز فرهنگ اسلامی و یک موزه تطابق مذهبی تشکیل شده است.
آلبانی تقاطع سه مذهب عمده است: مسیحیت ارتدوکس، کاتولیک و اسلام . با پایان کار دو کلیسای جدید شهر، در حال حاضر هر سه مذهب، مکان های جدیدی برای عبادت و پرستش در قلب تیرانا دارند. این مجموعه فرهنگی، به مسلمانان اطراف آن و شهر اختصاص ندارد، بلکه مکانی ست برای آموزش و آشنایی عموم مردم با ارزش های اسلامی و نمادیست کامل برای این مذهب.
معماران بیگ، در حالی برنده این رقابت شده اند که گروه معماری اسپانیایی آندرس پِریا، معماران استودیو از فرانسه، گروه سرچ از هلند و زاها حدید از لندن جزء پنج فینالیست این رقابت بوده اند.
ادامه مطلب ...
معماران نکست برنده ی رقابت بین المللی طراحی پل عابر پیاده بر روی دریاچه میکسی در چانگشا شدند. این پل پیاده، طراحی شده است تا " چیزی بیش از یک اتصال " در میان توسعه اسکله دراگون کینگ باشد و بتواند به عنوان یک فضای عمومی کلیدی عمل نماید. برنامه های کاربردی تفریحی، زیست محیطی و گردشگری نیز به این پل با طول 150 متر و ارتفاع 24 متر اضافه شده اند.
مایکل شراینماچرز می گوید: " این سازه از اتصالات متقاطعی تشکیل شده است که از نوار موبیوس الهام گرفته شده اند. " جان ون دی واتر نیز اضافه می کند: " از سوی دیگر، این طرح به گره چینی که از هنر تزئینات عامیانه چین می آید نیز اشاره دارد. "